صورت فلکی تنینتِنّین (اژدها، ثُعبان )، از صورتهای فلکی در نیمکره شمالی آسمان است. ۱ - مکان صورت فلکیاین صورت در مجاورت صورتهای فلکی دب اکبر ، دب اصغر ، قیفاووس، شِلیاق ، زرّافه ، عوّا و جاثی قرار گرفته و به صورت ماری بزرگ در گرداگرد قطب شمالیِ دایره البروج تصور شده است. [۱]
ابوریحان بیرونی، کتاب التفهیم لاوائل صناعه التنجیم، ج۱، ص۹۱.
۲ - ریشه کلمه ونام آن در زبانهای مختلفواژه عربی تنّین احتمالاً از واژه سریانی و آرامی تَنینا گرفته شده است. [۲]
محمدجواد مشکور، فرهنگ تطبیقی عربی با زبانهای سامی و ایرانی، ج۱، ص۱۰۸.
صورت فلکی تنّین را در فارسی هُشْتُنْبُر مینامیده اند. [۳]
محمدبن یعقوب فیروزآبادی، ترتیب القاموس المحیط، ذیل «ت ن ن»، چاپ طاهر.
در افسانه های یونانی، تنّین اژدهایی بوده است که هرکول یا کادموس او را کشت و دندانهایش را در خاک پنهان کرد و از آنها مردانی مسلّح روییدند [۴]
آلن، ص ۲۰۳.
[۵]
آمریکانا، ج ۹، ص ۳۲۵، ذیل "Draco".
[۶]
ذیل مادّه، ابوالفضل مصفّی '، فرهنگ اصطلاحات نجومی.
۳ - در اسطوره های مشرق زمینبنا بر اسطوره های کشورهای مختلف مشرق زمین، به هنگام خورشیدگرفتگی یا ماه گرفتگی ، خورشید یا ماه به کام اژدهای فلکی میرود. [۷]
بریان بریور، گرفتگیهای ماه و خورشید، ج۱، ص۱۶ـ۱۷.
در گذشته در ایران ، هنگام خورشیدگرفتگی یا ماه گرفتگی بر بام خانهها روی طشت میزدهاند تا اژدها، خورشید یا ماه را آزاد کند. [۸]
الیاس بن یوسف نظامی، مخزن الاسرار، ج۱، ص۹۷.
[۹]
الیاس بن یوسف نظامی، مخزن الاسرار، ج۱، ص۲۰۰.
در اسطوره های یونان باستان، میان اژدهای فرضی فلکی و صورت فلکی تنّین ارتباطی وجود ندارد. احتمالاً در تمدنهای پیش از یونان، مانند تمدن بابِل ، این دو اژدها به نوعی با یکدیگر ارتباط داشته اند. شاید بابلیها صورت فلکی تنّین را به این دلیل ابداع کردهاند که نماینده اژدهای گرفتگیها باشد. در میان اعراب، شاعران و منجمان ایرانی، این اژدهای فلکی و صورت فلکی اژدها، هردو، تنّین نامیده شده اند [۱۰]
صوفی، ص ۵۰.
[۱۱]
مجدودبن آدم سنایی، دیوان، ج۱، ص۴۳۰.
در ادبیات فارسی، اژدهای فلکی و صورت فلکی اژدها یا تنّین با تعابیری همچون اژدهای چرخ، اژدهای گردون یا اژدهای سپهر نیز به کار رفته است. [۱۲]
۶، مسعود سعدسلمان، ج۱، ص۱، دیوان.
[۱۳]
الیاس بن یوسف نظامی، مخزن الاسرار، ج۱، ص۱۳۰.
در نجوم دوره اسلامی، برخی ستاره های تنّین نام خاصی دارند و بخشهایی از این صورت فلکی به اشیا یا جانوران تشبیه شده است، مانند ستاره های چهارده، پانزده و شانزده در فهرست صوفی که به دیگپایه تشبیه شدهاند و عوائذ که نام مجموع چهار ستاره سر تنّین بوده است وآن را به چهار شتر ماده پیر تشبیه کرده اند [۱۴]
عبدالرحمان بن عمر صوفی، ترجمه صورالکواکب عبدالرحمن صوفی، ص ۳۸، ج۱، ص۵۴ ـ ۵۵.
[۱۵]
کونیچ و اسمارت، ص ۳۴.
۴ - مزاج در احکام نجومدر احکام نجوم، تنّین مزاج مریخ را دارد. [۱۶]
شهمردان بن ابی الخیر، روضه المنجمین، ج۱، ص۴۳۴.
بطلمیوس در فهرستش مختصات و قدر ۳۱ ستاره تنّین را بر شمرده است. از این تعداد، هشت تا از قدر سه، شانزده تا از قدر چهار، پنج تا از قدر پنج و دو تا از قدر شش دیده میشود [۱۷]
بطلمیوس، ص ۳۴۴.
عبدالرحمان صوفی نیز تعداد ستاره های تنّین را مانند بطلمیوس ذکر کرده، ولی قدر آنها را متفاوت یافته است: نُه تا از قدر سه، هشت تا از قدر چهار، دوازده تا از قدر پنج و دو تا از قدر شش [۱۸]
بطلمیوس، ص ۵۸ ـ۵۹.
در نجوم امروزی، تنّین ۷۹ ستاره درخشان از قدر ۵ر۵ را شامل میشود . [۱۹]
بکیچ، ص ۲۰۲.
۵ - مهمترین ستاره در این صورتصوفی، بدن تنّین را با سه حلقه رسم کرده است . گستردگی بدن تنّین را شش برج و دُم آن را در برج هفتم دانسته اند. [۲۰]
محمدبن یعقوب فیروزآبادی، ترتیب القاموس المحیط، چاپ طاهر.
مهمترین ستاره تنّین، ثُعبان است، البته نام ثعبان (به معنای اژدها ) در برخی موارد به کل صورت فلکی تنّین نیز اطلاق شده است [۲۱]
روم، ص ۱۵۲.
مهمترین ویژگی این ستاره قدر سوم آن است که در حدود ۸۰۰، ۴ سال پیش نزدیکترین ستاره به قطب شمال آسمانی بوده، اما امروزه به سبب جابجایی مکان قطب شمال آسمانی بر اثر حرکت تقدیمی زمین ، نزدیکترین ستاره به قطب شمال آسمانی، ستاره قطبی (دب اصغر) است [۲۲]
بکیچ، ص ۲۰۲.
[۲۳]
فرهنگ نجوم، ذیل "Thuban".
قطب شمال دایرة البروج، در صورت فلکی تنّین قرار داردو صوفی فرهنگ [۲۴]
نجوم، ذیل "Thuban".
در تصویر تنّین، مکان آن را مشخص کرده است. محدوده تنّین از بُعد ۹ ساعت و ۱۸ دقیقه تا ۲۱ ساعت و از میل ْ۸۶+ تا ْ۴۸+ است. مساحت کل آن ۹۵ر۱۰۸۲ درجه مربع است که ۶۲۵ر۲% از مساحت کل آسمان را میپوشاند. کانون سه بارش شهابی سالانه، درصورت فلکی تنّین قرار دارد [۲۵]
بکیچ، ص۲۰۲.
در میان آنها، بارش شهابی «اژدهایی» یا « جاکوبینید » اهمیت بیشتری دارد و در حدود هفتم تیر هر سال رخ میدهد . [۲۶]
بکیچ، ص ۲۰۲.
[۲۷]
روم، ص ۹۰.
۶ - فهرست منابع(۱) ابوریحان بیرونی، کتاب التفهیم لاوائل صناعه التنجیم. (۲) بریان بریور، گرفتگیهای ماه و خورشید. (۳) مجدودبن آدم سنایی، دیوان. (۴) شهمردان بن ابی الخیر، روضه المنجمین. (۵) عبدالرحمان بن عمر صوفی، کتاب صورالکواکب. (۶) عبدالرحمان بن عمر صوفی، ترجمه صورالکواکب عبدالرحمن صوفی، به قلم نصیرالدین طوسی. (۷) محمدبن یعقوب فیروزآبادی، ترتیب القاموس المحیط، چاپ طاهر. (۸) مسعود سعدسلمان، دیوان. (۹) محمدجواد مشکور، فرهنگ تطبیقی عربی با زبانهای سامی و ایرانی. (۱۰) ابوالفضل مصفّی '، فرهنگ اصطلاحات نجومی. (۱۱) الیاس بن یوسف نظامی، مخزن الاسرار. (۱۲) همو، هفت پیکر، چاپ وحید دستگردی. (۱۳) Richard Hinckley Allen, Star names their lore andmeaning , New York ۱۹۶۳;. (۱۴) E Michael Backich, The Cambridge guide to the constellations , Cambridge ۱۹۹۵;. (۱۵) A Dictionary of astronomy , ed IanRidpath, Oxford: Oxford University Press, ۱۹۹۷;. (۱۶) The Encyclopedia Americana , Danbury ۱۹۸۴;. (۱۷) Paul Kunitzsch and Tim Smart, Short guide to modern star names and their derivations , Wiesbaden ۱۹۸۶;. (۱۸) Patrick Moore, Guide to stars and planets , London ۱۹۹۳;. (۱۹) Claudius Ptolemy, Ptolemy's Almagest , translated and annotated by G J Toomer, London ۱۹۸۴;. (۲۰) Adrian Room, Dictionary of astronomical names , London ۱۹۸۸. ۷ - پانویس
۸ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائره المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «صورت فلکی تنین»، شماره۳۹۷۶. |